شرح و بررسی دو فاکتور: چه چیز تعیین کننده مقدار پیشرفت در بیمار هانتینگتون است؟ یک مطالعه ام آر آی برای طول دوره زندگی A Tale of Two Factors: What determines rate of progression in Huntington Disease? A Longitudinal MRI study
Abstract
Background: Over the past several years, increased attention has been devoted to understanding regionally selective brain changes that occur in Huntington’s disease and their relationships to phenotypic variability. Clinical progression is also heterogeneous, and while the CAG repeat length influences age of onset, its role, if any, in progression has been less clear. We evaluated progression in HD using a novel longitudinal MRI analysis; our hypothesis was that the rate of brain atrophy is influenced by the age of onset of HD.
Methods: We scanned 22 patients with HD at approximately one-year intervals; individuals were divided into one of three groups, determined by the relative age of onset.
Results: We found significant differences in the rates of atrophy of cortex, white matter and subcortical structures; patients who developed symptoms earlier demonstrated the most rapid rates of atrophy as compared to those who developed symptoms during middle-age or more advanced age. Rates of cortical atrophy were topologically variable, with the most rapid changes occurring in sensori-motor, posterior frontal and portions of parietal cortex. There were no significant differences in the rates of atrophy in basal ganglia structures. While both CAG repeat length and age influenced the rate of change in some regions, there was no significant correlation in many regions.
Conclusion: Rates of regional brain atrophy are influenced the age of onset of HD symptoms and are only partially explained by the CAG repeat length. These findings suggest that other genetic, epigenetic and environmental factors play important roles in neurodegeneration in HD.
Keywords: MRI longitudinal atrophy; Phenotypic variability; Huntington’s disease; neurodegeneration; longitudinal MRI
چکیده فارسی
تاریخچه: در طول چند سال گذشته، توجه زیادی به به فهمیدن تغییرات انتخابی ومنطقه ای مغز شده است که در بیماری هانتینگتون رخ می دهد و در نتیجه رابطه آن ها را با متغیر فنوتیپی مورد بررسی قرار داده اند. پیشرفت کردن بالینی هتروژنوس نیز می باشد در حالی که CAG در طول عمر می تواند موثر بودن یک فرد را تکرار می کند؟، نقش آن در زمینه پیشرفت کردن کمتر مشخص می باشد. ما پیشرفت مربوط به HD را با استفاده از طول عمر معمول برای آنالیزهای MRI ارزیابی کردیم، نظریه ما در مورد مقدار تحلیل رفتن مغز بود که به وسیله سن هر کس بر روی HD آن فرد اثر می گذارد. از علائم بیماری هانتینگتون (HD) کاهش شدید کنترل عضلانی، اختلال هیجانی و تداخلات آسیبشناختی (پاتولوژیک) در یاختههای مغز میباشد. این بیماری در اثرجهش در ژن کد کننده پروتئین هانتینگتین ایجاد میشود. آزمایشهای انجام شده بر موشهایی که دستکاری ژنتیکی شده بودند منجر به شناسایی این پروتئین شد.یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده با توارث اتوزومال غالب، با بروز در سنین بزرگسالی، این بیماری با تریاد سهگانهی حرکات غیرطبیعی کره،اختلالات شناختی،واختلالات روانی شناخته میشود.
روش ها: ما 22 بیمار مبتلا به HD در دوره تقریبا یک ساله مورد بررسی قرار دادیم- افراد به سه گروه تقسیم شده بودند که به وسیله سن نسبی هر کس مشخص می گشت.
نتایج: ما تفاوت های معنادار را در مقادیر مربوط به تحلیل رفتن کورتکس، ماده سفید و ساختارهای سابکورتیکال را یافته ایم، بیمارانی که دارای نشانه های اولیه و ارتقا یافته ای در این زمینه بودند که نشان دهنده مقادیر بسیار سریع تر تحلیل رفتن در مقایسه با افرادی بود که دارای نشانه های ارتقا یافته در طول میانسالی یا سن بیشتر بودند. مقادیر مربوط به تحلیل رفتن کورتیکول به صورت متغیر توپولوژیکی بود که با تغییرات سرعتی بالایی همراه بود که در موتور سنسوری و بخشی از کورتکس قابل مشاهده بود. هیچ گونه تفاوت های معناداری در مقادیر مربوط به تحلیل رفتن در ساختارهای عقده های پایه وجود نداشت. در حالی که هم زول تکرار cag و هم سن بر روی مقدار تغییر در برخی نواحی اثر داشت، در این شرایط هیچ گونه هم بستگی معناداری در بیشتر نواحی وجود نداشت.
نتیجه گیری: مقادیر مربوط به تحلیل رفتن تحت تاثیر سن افرادی می باشد که دارای نشانه های HD هستند و تنها به صورت جزئی به وسیله طول تکرار CAG توضیح داده شده اند. این یافته ها پیشنهاد می کنند که دیگر فاکتورهای ژنتیکی و محیطی نقش های بسیار مهمی را در HD بازی می کنند.
کلمات کلیدی: تحلیل رفتن MRI در طول عمر- گوناگونی فنوتیپی- بیماری هانتینگتون
مشخصات
توسط: H. Diana Rosas, MD, Martin Reuter, PhD, Gheorghe Doros, PhD مجله: National Institutes of Health (NIH) سال انتشار: 2011 میلادی تعداد صفحات متن اصلی: 14 تعداد صفحات متن ترجمه: 10 تاریخ درج: ۱۳۹۵/۵/۲۶ منبع: دیتاسرا
خرید آنلاین فایل ترجمه
عنوان: شرح و بررسی دو فاکتور: چه چیز تعیین کننده مقدار پیشرفت در بیمار هانتینگتون است؟ یک مطالعه ام آر آی برای طول دوره زندگی حجم: 1.30 مگابایت فرمت فایل: pdf قیمت: 129500 تومان رمز فایل (در صورت نیاز): www.datasara.com نرم افزارهای مورد نیاز: winrar - adobe acrobat - office
تنها با ارسال یک ایمیل وجه خود را دریافت نمایید
دانلود فایل اصلی
عنوان: A Tale of Two Factors: What determines rate of progression in Huntington Disease? A Longitudinal MRI study
مقدمه
سن آغاز شدن، بروز کردن های بالینی و مقادیر پیشرفت بیماری هانتینگتون یا HD به مقدار بسیار زیادی بین بیماران متفاوت می باشد.در حالی که طول تکراری CAG یک اثر مهم در این زمینه می باشد، این دارای کمتر از 50 درصد تغییر پذیری در سن ابتدایی می باشد و ممکن است دارای تنها یک رابطه متوسط با مقدار پیشرفت باشد. وضعیت های مربوط به ناهماهنگی های بالینی به عنوان بیشترین چالش برای طراحی کردن آزمایش های بالینی می باشد که در پیشرفت کردن کم HD به دست می آیند. دستورالعمل اولیه به صورت متداول برای اندازه گیری کردن پیشرفت در آزمایش های بالینی مورد استفاده قرار می گیرد که مقیاس کل طرفیت عملکردی یا TFC، بخشی از بیماری واحد شده HD می باشد. TFC پیشرفت مربوط به کاهش های عملکردی را اندازه گیری می کند که در HD تجمع یافته است، به هر حال این به دلیل متغیر پذیری اندازه گیری و بالینی بودن است، صدها بیمار باید برای چندین سال برای فراهم ساختن قدرت مناسب برای فاز سوم مطالعات مورد بررسی قرار بگیرند. TFC همچنین در فاز دو مطالعات به صورت معمول برای فراهم ساختن شواهد اولیه مربوط به تغییرات بیماری مناسب واقع نشده بود. اندازه گیری های بسیار موثر و هدفمند برای پیشرفت کردن بالینی به عنوان اندازه های هدف می باشد که می تواند کارایی مربوط به آزمایش های بالینی را در HD افزایش دهد، آن ها همچنین فراهم کننده یک فرصت منحصر به فرد برای مشخصات کامل نروبیولوژی مربوط به ناهماهنگی بالینی هستند و فهمیدن این که چگونه ممکن است این فعالیت ها تحت انواع قابل تعریف باشند که به درمان های مختلف پاسخ نشان می دهند.
هانیتنگتون، در اثر افزایش توالی تکراری سه نوکلئوتیدی CAG درژن HD ایجاد میشود. مشخص شده است که ژن HD پروتیئنی بنام هانتینگتین را کد میکند. هانتینگتین در سپتوپلاسم سلولهای عصبی و متصل با غشا ها، وزیکولها و اسکلت سلولی وجود دارد. افزایش توالی CAG باعث ایجاد یک توالی پلی گلوتامین در پروتیئن هانتینگتین میشود. این توالی باعث اتصال پروتئینهای هانتنیگتین و پروتئینهای دیگر بهم میشود که منجربه تجمع اجسامی رشته مانند در سلولهای عصبی مغز میشود. پروتئین هانتینگین در انواع مختلفی از سلولها بیان میشود ولی فقط در سلولهای عصبی مغز باعث ایجاد اجسام رشتهای میشودکه علت این امر این است که برای تجمع یافتن پروتئینهای هانتینگنین، برهمکنش با پروتئینهای دیگری هم لازم میباشد که این پروتئینها به طور اختصاصی فقط در سلولهای عصبی مغز بیان میشوند.
منبع اصلی مربوط به ناهماهنگی بالینی و متغیر بودن در TFC به صورت متفاوت در مقادیری پیش رونده در بین بیماران مشخص شده است. فرضیه ما براساس آزمایش بالینی این بود که یک پیشرفت بسیار سریع صورت گرفته است و CAG نامنظم مرتبط با سن اولیه آشکار سازی بود و به صورت گسترده تر، پیشرفت آهسته تر مرتبط با سن بالاتر آشکار سازی می باشد. ما از سریال MRI برای مطالعه کردن مقادیر تحلیل رفتن در افراد مختلف استفاده کردیم که تقریبا دارای مرحله یکسان بیماری بود، اما دارای نشان های پیش رونده در سن های مختلف بودند. ما مزیت هایی را در ارتباط با الگوریتم مورد مطالعه برای ارزیابی کردن مقادیر تغییر در ضخامت کورتیکول و حجم ماده خاکستری و سفید و ساختارهای ساب کورتیکال را فهمیدیم. ما مطالعه مان را به این افراد با CAG بین 40 تا 55 سال محدود کردیم و از مقادیر بیشتر اغلب برای محاسبه کردن HD استفاده کردیم واز افراد با سن کمتر در مراحل اولیه خوداری کردیم. ما فهمیدیم که افرادی که دارای نشانه های حسی ارتقا یافته هستند جوان تر از 40 سال هستند و دارای مقادیر بسیار سریع تر تحلیل رفتن می باشند چنان چه قابل مقایسه با افرادی است که دارای HD ارتقا یافته در دوران میانسالی هستند، یعنی افرادی که نشانه هایی را بعد از سن 55 سال به صورت پیش رونده با سرعت کمتر را ارتقا می دهند. هم مقدار و هم توزیع توپولوژیکی تغییرات در بین گروه ها متمایز شده بود. در حالی که CAG به صورت مستقل مرتبط با مقداری تغییر در تعداد کمتری از ناحیه ها بود، این رخدادها و نتایج به صورت کامل تفاوت های مشاهده شده را توضیح نمی دهد. پیشرفت کردن بالینی همچنین بسیار سریع تر در افراد جوان بود، که در موازات با مقادیر اندازه گیری شده توسط MRI بود. مطالعه ما از یک نقش مهم مربوط به کورتکس در متغیر پذیری بالینی توصیف شده حمایت می کند و نشان دهنده فراهمی بالقوه تصویربرداری از نرون با نشانه های زیست برای نشان دادن پیشرفت در مجموعه ای از فنوتیپ های مشخص شده می باشد. این مطالعه اولیه برای ارزیابی کردن سیستماتیک رابطه بین سن آشکار سازی و مقادیر مربوط به پیشرفت تغییرات ناحیه ای در مغز در HD اولیه می باشد و نشان دهنده پیشرفت متغیر در ارتباط با سن می باشد.
روش ها
افراد
بیست و دو فرد با نشانه های اولیه HD (مرحله یک و دو چنان چه به وسیله UHDRS TFC) تعریف شده است) مورد انتخاب قرار گرفتند. ما از سنین متوسط برای آشکار سازی استفاده کردیم یعنی 45 سال. افراد به صورت Mid تعریف شده بودند که نشانه هایی را بین سنین 40 تا 55 سال نشان می دادند، افراد جوان تر دارای نشانه های ارتقا یافته ای بودند که در سن کمتر از 40 سال بروز می کرد و افراد مسن دارای نشانه های پیشرفته با سن بیشتر از 55 سال بودند. افراد قابل مقایسه با TFC ها در زمان آغاز مطالعه مورد تحقیق قرار گرفتند. در حالی که CAG در افراد جوان بزرگ تر بود، هیچ گونه تفاوت معناداری بین سن میانسالی و پیری مشاهده نشده بود. همه افراد از طریق مرکز HD و MGH انتخاب شده بودند و مورد بررسی قرار گرفته بودند. افراد برای مدت زمان یک سال مورد مطالعه قرار گرفته بودند. محققان نتایج به دست آمده را براساس برخی از مسائل از پیش تعیین شده مورد مطالعه قرار دادند. پروتکل ها از طریق MGH مورد تایید قرار گرفتند. مشخصات مربوط به گروه پایه در جدول 1 فراهم شده است.
بررسی کردن تصویری و فرایندی
بررسی-دو تصویر وزنی شده TI با واضحیت 1.3*1*1.3 میلی متر مورد بررسی قرار گرفته بود. روش های فرایند سازی تصویر با استفاده فری سورفر 5/4 اخیرا با جزئیات نیز توصیف شده اند. مقادیر مربوط به ضخامت ها در فضای بررسی کردن محلی MRI برای مغز مربوط به هر فرد نیزمورد محاسبه و ارزیابی به عنوان کوتاه ترین مسافت بین سطوح سفید یا خاکستری یا بی ترتیب قرار گرفته بود. این روش ها اخیرا قابل قبول و قابل مقایسه با اندازه های دستی نشان داده شده اند.
ما یک روش جدید را برای تعیین کردن مقدار تغییرات موجود در مغز نیز ارتقا داده ایم. به صورت مختصر، چنان چه تصاویر الگو از دو نقطه زمانی برای هر فرد ایجاد شده بودند، از این رو به عنوان یک نقطه اولیه برای بخش ها و سطوح آناتومی مورد استفاده قرار می گیرند و سپس برای بهینه شدن تناوب ها و وقفه های غیر خطی ثبت شده اند که شامل هم بستگی توپولوژی، رگرسیون اطلس های غیر خطی و سطح اسفریکال غیر خطی می باشد. در اندازه های مربوط به افراد یک کاهش در تغییر پذیری نیز مشاهده شده است. نواحی کورتیکال به صورتی که اخیرا توصیف شده بود به دست آمده اند.
برای کامل کردن مقدار تغییر به ازای هر سال، ما متوسط ضخامت یا حجم را بین دو نقطه زمانی نرمال کرده بودیم. اگر M1 و M2 نشان دهنده اندازه های مربوط به ضخامت کورتیکال باشد و T1 و T2 نشان دهنده ترتیب های نقاط زمانی باشند، ما درصد تغییر متقارن شده ای را به دست می آوریم. یک طرح مربوط به بخش اتوماتیک شده که ما برای نشان دادن کل مغز مورد استفاده قرار داده بودیم، حجم های مربوط به ساب کورتیکال می باشد.
آنالیزهای آماری
ما تفاوت ها را در شیب های تغییرات از T1 تا T2 در میان گروه ها و در ضخامت های ناحیه ای ارزیابی کردیم و حجم با استفاده از یک روش مربوط به مدل های آنوا اندازه گیری شد و به علاوه در این زمینه آزمون های تی نیز مورد استفاده قرار گرفت. آنالیزهای آماری با استفاده از R شکل گرفته بود. برای تعیین کردن دقت بیشتر در رابطه، اگر بین CAG و هر مقدار ناحیه ای از تفکر کردن کورتیکال CAG براساس یک پایه و اساس ورتکس باشد این حالت رخ می دهد. آمارهای تی در هر ورتکس برای آزمون کردن فرضیه ای مورد استفاده قرار گرفتند که ضریب های شیب در آن معادل با صفر بودند. نتایج ارائه شده در این زمینه درست نمی باشد.