اهداف مناسب در شرکت گود گرین Good Intentions at Good Grains, Inc



اطلاعات پیش زمینه عمومی

در ماه می 2010، دیوید جانسون مدرک کارشناسی خود را در رشته امور مالی از دانشگاه ایالتی مرکزی دریافت کرد. زمانی که او وارد دانشگاه شد، بر این تصور بود که می تواند تحصیلات خود را در وارد شدن به سطح بالای شغلی در امور مالی و بانکداری سرمایه بکار گیرد. به هر حال زمانی که او در دانشگاه بود، اقتصاد ایالات متحده وارد رکود شد که در نتیجه باعث کاهش ورود به تعدادی از مشاغل برای فارغ التحصیلان دانشگاه شد. در طی سال های پایانی دانشگاه، دیوید تلاش خود را برای جستجوی شغل و تقاضا برای بسیاری از شرکت های تولید کننده مواد مصرفی که قبلا مد نظر او نبود، چند برابر کرد. دو هفته قبل از فارغ التحصیلی کاری برای او به عنوان تحلیل گر مالی در شرکت گود گرین پیدا شد. او کار خود را در ژوئن 2010 آغاز کرد و سال گذشته او تمرکزش را بر روی انجام تمام جنبه های شغلی اش به بهترین وجه قرار داد.

دیوید پیشینه مالی خود را زمانی که در بخش های زیادی از مسئولیت های کاریش فعالیت می کرد، مفید یافت. در طی شش ماه گذشته، او هزینه تبلیغ محصول، تجزیه و تحلیل بالاسری را مد نظر قرار داده و اطلاعاتی را در مورد هزینه فهرست موجودی و هزینه های تحقیق و توسعه جمع آوری کرد. اما او می دانست که هنوز نمی داند که چگونه استراتژی شرکت گود گرین هر یک از این اقلام خط را در صورت های مالی تحت تاثیر قرار می دهد و تشخیص داد که چیزهای بسیار کمی را در مورد اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری (GAAP) و شرایط کمیسیون اوراق بهادار و بورس ایالات متحده برای شرکت های عمومی می داند. مربی کاری او، مدیر ارشد مالی (CFO) شرکت گود گرین او را تشویق کرد تا در مدرک ارشد حسابداری دانشگاه محلی ثبت نام کند. دیوید می دانست که او در یک محیط کاری رقابتی فعالیت داشته و تصمیم گرفت پیشنهاد مربی اش را بپذیرد. او امیدوار بود که دانش بیشتری که او در طول این برنامه کسب می کند، به او کمک کند در کارش پیشرفت داشته باشد.

در نهایت چنین مواردی به او کمک می کند تا شانسش برای ارتقا و پاداش های سالانه بیشتر شود. با توجه به وضعیت اقتصاد و تعداد دوستان او که به دنبال یافتن کار تمام وقت می باشند، دیوید تمایل دارد تلاش و زمانی را برای تبدیل شدن به یک فرد فعال در شرکت گود گرین، صرف کند.

نوآوری های شرکت گود گرین برای تولید مواد غله بهداشتی

یکی از دلایلی که دیوید به شرکت گود گرین جذب شد، شهرت آن در مورد مواد غذایی مبتنی بر غله با کیفیت بالا و مغذی بوده است. زمانی که کودک بود، او عاشق غلات شرکت گود گرین بود، و همیشه سعی می کرد مادرش را متقاعد کند تا انجایی که امکان دارد بسته های زیادی از غلات با تنوع بالا را خریداری کند. در جشن های تولد و نیمه های تولد، برای او غلات های واقعا سرگرم کننده ای برایش می آوردند وبر مبنای گفته مادرش بسیاری از خریدهای روزانه آن ها به این موارد اختصاص می یافت، با یاداوری این روزهای خاص، او بر این عقیده می باشد که دپارتمان تحقیق و توسعه شرکت گود گرین تلاش زیادی را برای برنامه ریزی مجدد این غلات ها انجام می دهد. هدف آن ها کم کردن میزا شکر. افزایش محتوای این غلات در 25% از خطوط تولیدی سطح بالای آن ها بوده در حالی که به حفظ طعم و الگویی که آن را شناخته و دوست دارند، بپردازند. دیوید می داند که تحقیق و توسعه به دنبال بهبود طعم تولیدات- یعنی محصولات تولید شده در 9 ماه بعد می باشد. او می داند که رقبای گود گرین در حال تلاش برای کاهش میزان شکر محصولات صبحانه شان می باشند. با توجه به تمرکز کنونی عمومی در مورد غذاهایی با ارزش بالا و سالم تر، گروه مدیریتی گود گرین متقاعد شده اند که مهمترین و اولین تولید کننده غلات طعم بهتر و محتوای شکر کمتر، تصمیم دارد تا اکثر بازار غلات را تحت کنترل داشته باشد.

نوآوری های شرکت گود گرین برای غلات بهداشت تر توسط رئیس این شرکت مدیریت می گردد که که یک تحلیل گر بازار می باشد. او هیئت مدیره را متقاعد کرده تا سرمایه گذاری های مهمی را در خطوط تولید جدیدشان انجام دهند. او مشخصا، اهمیت دسترسی به اهداف تحقیق و توسعه را درک می کند. دیوید شایعه هایی را در مورد روبرو شدن با فشارهای بیشتر از تحلیل گران هیئت مدیره و وال استریت برای افزایش بازدهی سرمایه (ROI) شرکت گود گرین شنیده است.

دیوید بر این عقیده می باشد که سرمایه گذاری های سه سال گذشته در خطوط تولید جدید به نظر باعث بهبود حاشیه فروش و افزایش سوددهی شرکت شده است. او اندکی در مورد چیزهای دیگری که شنیده، مطمئن نیست، و مهمتر از همه این است که چگونه شرکت گود گرین تلاش می کند به مدیریت نتایج مالی اش برای تامین انتظارات وال استریت بپردازد.

گفتگو در هنگام نوشیدن قهوه

یک روز صبحف دیوید در حال پر کردن فنجان قهوه اش بود تا زمانی که ربکا کاری، کنترل کننده شرکت گود گرین، وارد اتاق استراحت شد. دیوید همیشه از صحبت کردن با ربکا لذت می برد. همکارش به او کفت که او یکی از کسانی می باشد که بعد از مصاحبه دیوید در گود گرین از او حمایت می کند و به او ایمان دارد. علاوه بر این، به تواناییش برای روبرو شدن با مشکلات کسب و کار و بازتاب آن در صورت های مالی احترام می گذارد. دیوید از او پرسید که آیا چند دقیقه وقت دارد که توضیح دهد چگونه فشار از هیئت مدیره و انتظارات وال استریت فعالیت های گود گرین را در پایان سال تحت تاثیر قرار می دهد.

ربکا گفت، تحلیلگران وال استریت اقلام خطوطی را همچون رشد درآمد، سود ناخالص، و سود عملیاتی بعلاوه بازدهی سرمایه و درامد هر سهم را مد نظر قرار می دهند. آن ها همچنین به تجزیه و تحلیل اقلام خط هزینه خاص، شامل هزینه کالای فروخته شده، فروش، موارد کلی و اجرایی، و تحقیق و توسعه به عنوان درصدی از درآمد و در مقایسه با میانگین صنعت می پردازند. به منظور دستیابی به نرخ اهداف مالی که مرتبط با هیئت مدیره و تحلیل گران گود گرین می باشد، مدیران ارشد مالی، هدف های داخلی سفت و سختی را برای هر دسته از هزینه ها تعیین می کنند. اگر شرکت نتواند این اهداف را برآورده سازد، قیمت سهام شرکت گود گرین کاهش می یابد. دیوید حرفش را تایید کرد و از او بخاطر توضیحاتش تشکر کرد. او حالا می داند که چرا او زمان زیادی را برای تجزیه و تحلیل نسبت ها و پیگیری بودجه و مخارج واقعی، صرف کرده است.

چند ماه بعد

چندین ماه بعد از ان صحبت، ربکا در کنار اتاق دیوید متوقف شد، " چیزی است که می خواهم راجع به آن با شما صحبت کنم. چند دقیقه وقت داری؟ ربکا قبلا هرگز اتاق دیدوید را ندیده بود؛ وفتی که او را انجا دید متعجب شد. او ربکا را به اتاقش فرا خواند، و از این ملاقات نیز حیرت زده بود. ربکا صحبتش را با این حرف شروع کرد که فروش ثابت بوده و مدیران ارشد بر این اعتقاد می باشند که درآمد سالانه شرکت گود گرین به بیش از 200 میلیون دلار برای اولین بار در سابقه آن می رسد. سود خالص قبل از پرداخت مالیات 22 میلیون دلار برآورد شده است، که کمی بالاتر از میانکین صنعت می باشد. به هر حال نگرانی هایی وجود دارد که مشکلات در فرایند تحقیق و توسعه احتمالا نسبت به هزینه بودجه در این حوزه بالاتر شود. اگرچه همه تایید می کنند که کاهش محتوای شکر و افزایش میزان غلات باعث بهیود ارزش غذایی غلات می گردد، تحقیق و توسعه نشان می دهد که اضافه کاری پرسنل نیاز می باشد تا غلات را همانند تولید قدیم برسانند. شرکت گود گرین هزینه تحقیق و توسعه را 4% درآمد تعیین کرده است، و این نرخ بالایی نسبت به صنایع غله دیگر می باشد. مدیریت اکنون انتظار دارد که هزینه های تحقیق و توسعه به اندازه 5% درآمد باشد. به دلیل تمرکز بر روی ملاقات با هیئت مدیره و پیش بینی های وال استریت، میدیران ارشد اجرایی شرکت گود گرین تردید دارند تحقیق و توسعه را به میزان مورد نظر افزایش دهند.

ربکا پرسید آیا دیوید می تواند راهی را برای تراز کردن دسته بندی هزینه های تحقیق و توسعه در حوز های هزینه دیگر پیدا کند زیرا اکثر این حوزه ها تحت بودجه می باشند.او مشخصا بیان کرد که هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) به طور قابل توجهی تحت بودجه در آن سال قرار دارند، و از دیوید خواست تا به دنبال هزینه های تحقیق و توسعه ای باشد که بر مبنای COGS مجدادا دسته بندی می گردد. دیوید از اهمیت دستورات جدید واقف بوده و می خواهد محصولات جدید وارد بازار گردد. او همچنین از اهمیت برآورده کردن انتظارات وال استرایت واقف بوده و اینکه چقدر مشکل می باشد تا آن ها را برآورده سازد.

او از ربکا خواست که آیا می تواند چند روزی را برای تجزیه و تحلیل هزینه های تحقیق و توسعه و دستورالعمل های حسابداری مرتبط اختصاص دهد و سپس ملاقاتی با او برای دادن پیشنهادات داشته باشد.

پاسخ دیوید

دیوید به دقت به بررسی سیاست های حسابداری شرکت گود گرین در ارتباط با تحقیق و توسعه پرداخت. یکی از بندهای مرتبط این خط و مش به صورت زیر می باشد:

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

اکرچه دیوید متعجب بود که خط و مش ها شامل دستورات مشخص تری نمی باشد، او هیچ یک از این دستورالعمل های مربوط به شرکت را نخواند و از این موضوع آگاه نبود که آیا آن به طور نرسوم حاوی جزییات بیشتری بوده است.

او سپس به بحث در مورد فرایند تحقیق و توسعه در دپارتمان پرداخت. دیوید دریافت که تحقیق و توسعه در دو مرحله انجام می گیرد، و اینکه این دو مرحله شامل فعالیت های متفاوتی می باشد. در ابتدا، کارشناسان در مرکز تحقیق و توسعه شرکت تحقیقاتی را در زمینه ویژگی های غلات و افزودنی های آن برای تعیین جایگزین مناسب برای عناصر موجود انجام دادند. آزمون های کوچکی از دستورالعمل های احتمالی جدید ایجاد و در مرکز آزمون تحقیق و توسعه انجام گرفت. این یک فرایند وقت گیر می باشد زیرا محصول تحت آزمون کنترل کیفی زیادی به دنبال تولید چنین دستورالعمل آزمون قرار می گیرد. این تنها زمانی می باشد که کارکنان فنی تعیین می کنند که دارای دستورالعمل های مناسب در ارتباط با طعم غلات بیشتر و شکر کمتر بوده و فرایند تحقیق و توسعه به سمت تاسیسات تولید غلات برای تست محصولات پیش می رود. دیوید فهمید که این کار در معرض آزمون بوده و آزمون به سمت خطوط تولید در شش ماه قبل کشیده شده است.

او سپس با کارکنان بخش تولید گفتگو کرد تا در مورد فرایندهای تحقیق و توسعه آگاهی بدست آورد. او فهمید که موفقیت مجموعه های کوچک در بخش آزمون بر روی اندازه مجموعه بزرگتر که مورد نیاز خط تولید می باشد، انجام نشده است. کارکنان بخش تولید دریافتند که خرد شدن غلات اغلب موارد مشکلاتی در تجهیزات شده در حالی که به شکل تولید سنتی در می آید.

حتی زمانی که محصول دارای شکل مناسبی می باشد، تغییر جزئی در دما پخت باعث می شود که محصول خرد گردد. کارکنان بخش تولید همچنان بر روی این مشکل کار می کنند. آن ها بر این عقیده می باشند که مراحل رو به بهبود بوده و تمید به حل مشکل در 90 روز آینده دارند. در حال اضر، درصد تست های انجام شده که مراجل اولیه تست را گذرانده اند در چرخه تولید قرار می گیرند.

کمیت مجموعه تست های انجام گرفته، کوچک می باشد، بنابراین هیچ تفاوت قابل تشخیصی در طعم غلات یا سازگاری آن ها وجود نداد. در گذشته، این هزینه ها در تحقیق و توسعه قرار داشته زیرا ان ها به آسانی قابل ردیابی نبوده اند. زمانی که غلات تازه تولید شده تکمیل می گردند، شرکت گود گرین محصولات را با طرح بسته بندی جدید تعریف می کند. از آن به بعد، غلات همچنان در بسته های قدیمی فروخته می شوند.

برای مستند شدن درک او از فرایند تحقیق و توسعه، دیوید نموداری را رسم کرد که در شکل 1 نشان داده شده است.

بعد از بازبینی فرایند تحقیق و توسعه و تولید، دیوید بر این عقیده می باشد که می تواند استدلال خوبی را برای جا به جایی برآورد هزینه محصولات جدید داشته باشد که در ابتدا کنترل کیفی را به سمت موجودی می کشانند زیرا محصول برای فروش به مشتری در دسترس بوده، و سپس در دسترس COGS می باشد زیرا محصول در نهایت به مشتری فروخته می شود. مشخصا موجودی در ابتدا به عنوان بستانکار و هزینه تحقیق و توسعه در بخش بدهکار قرار می گیرد. سپس COGS بستانکار و موجودی بدهکار می گردد. همانند بسیاری از شرکت های دیگر در صنعت غله، شرکت گود گرین موجودی خود را با استفاده از روش LIFO ارزش گذاری می کند. این بدین معنا می باشد که هزینه های دسته بندی شده در دوره مشابهی که همانند تحقیق و توسعه دسته بندی می گردند، انجام می گیرد.

دیوید یک بار دیگر با پرسنل تولید برای تعیین درصد غله های جدید که کنترل کیفی را گذرانده اند، ملاقات داشت. مدیر تولید برآورد کرد که بین 10 تا 25% از محصولات از زمانی که صنعت به حوزه تولید کشیده شده، در مسیر تولید مد نظر قرار می گیرد.

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

موجودی (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) 750000

هزینه تحقیق و توسعه (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) 750000

دیوید به دقت به بیان خلاصه ای از منطق در ورای اطلاعات دسته بندی مطرح شده پرداخت. اگرچه او بر این اعتقاد است که به طور کامل این فراید و کاربرد هزینه را درک کرده است، او نگرانی از این مورد داشت که تیم حسابداری پیشناهادات او را نادیده بگیرد. او زمانی آزامش پیدا کرد که فهمید یکی از اعضای تیم حسابداری در همسایگی او بزرگ شده بود. در حالی که آن ها دوستان نزدیکی بودند، آن ها عضو باشگاه شناه یکسانی بودند. او امید داشت ارتباط قدیمی آن ها این امر را ساده تر کند که تیم حسابداری را برای موافقت با دسته بندی هزینه تحقیق و توسعه طرحش متقاعد کند. او به خودش تلقین می کرد که دسته بندی مجدد این مقادیر تخلفی از خط و مش حسابداری نمی باشد؛ آن تفسیر خط و مش متفاوتی از آنچه که اکنون مورد استفاده قرار می گیرد، می باشد. یک روز بعد از ارائه طرحش به تیم حسابداری، دیوید از این موضوع خوشحال بود که آن ها با این دسته بندی موافقت کرده و اطلاعات را ثبت کردند.

یک ماه بعد، بررسی حساب سود و زیان ماهانه، هزینه های تحقیق و توسعه را در راستای بودجه نشان داد، ولو اینکه پرسنل های دیگری نیز به این پروژه افزوده شدند.

متاسفانه زمان بیشتری مورد نیاز بود تا این پروژه ادامه یابد. ربکا یک بار دیگر با دیوید دیدار کرد. او به دیوید گفت که کار بزرگی را در جا به جایی هزینه های تحقیق و توسعه به هزینه کالاهای فروخته شده انجام داده است و از او خواست آیا می تواند مقادیر دیگری را پیدا کند که بتواند دسته بندی کند. دیوید بار دیگر این تحقیق و توسعه و فرایند تولید را مورد بررسی قرار داد تا هزینه هایی را شناسایی کند که به شکل مناسب به هزینه های کالای فروخته شده تنتقال دهد. بیشتر کار نیازمند تفسیر بسیار دقیق و پشتکارانه ای از دسته بندی هزینه ها بوده است.

برای مثال، در گذشته، 100% از هزینه برای برای اجرای دپارتمان تحقیق و توسعه به این بخش اختصاص داده می شد. اما دیوید یاد گرفته بود که پرسنل تحقیق و توسعه مسئول اشتباهات سهوی بعضی از فعالیت های تولید زمانی که محصول جدید به ان حوزه انتقال داده می شود است. دیوید احساس دلگرمی می کرد که او می تواند به بحث در این مورد برای مجموعه دیگری از اطلاعات ژورنال با توجه به دانش جدیدش بپردازد از اینکه چگونه تحقیق و توسعه و خطوط تولید مرتبط به هم می باشند. او از پرسنل تحقیق و توسعه در مورد خلاصه ای از زمانی که آن ها در زمینه تولید صرف می کنند، پرسید و به تعیین برآورد هزینه مصرفی آن ها که از تحقیق و توسعه به سمت فهرست موجودی و سپس به COGS می رود، پرداخت. از آن جایی که پرسنل تحقیق و توسعه معمولا نشان نمی دهند که چگونه ان ها زمانشان را سپری می کنند، براورد آن ها بسیار دشوار بوده، که در محدوده 5% تا 65% زمان شان می باشد. دیوید به محاسبه مقداری پرداخت که می بایست با استفاده از مجموعه ای از روش های مختلف دسته بندی گردد که منجر به هزینه های تحقیق و توسعه از 125000 تا 325000 دلار شده که منتسب به حوزه تولید می باشد. بعد از بررسی تمام اطلاعات مربوطه، او دسته بندی اطلاعات را مطرح کرده که هزینه های تحقیق و توسعه را در ابتدا به موجودی انتقال داده ، و سپس از موجودی به COGS می فرستند، و بار دیگر منجر به مقادیری می گردند که در دوره مورد نظر واقع می گردند.

موجودی (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) 300000

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

دیوید بار دیگر با اعضای تیم حسابداری ملاقات کرد. بحث های در این مورد که آیا چنین دسته بندی هایی مناسب می باشند، مد نظر قرار گرفت. در پایان بحث، همسایه سابق دیوید دستورالعمل های مرتبط به کمیسیون اوراق بهادار و بورس را در مورد دسته بندی هزینه ها در ردیف هزینه فروش قرار داد. این اعضا این مورد را مطرح می کردند که" در ارتباط با موجودی، هزینه به معنای مجموع هزینه های کاربردی و خرج هایی می باشد که به طور مستقیم و غیر مستقیم مواد را به شرایط و محل موجود می آورند. تیم موافقت کرده است که این دستورالعمل نشان می دهد که هزینه پرسنل تحقیق و توسعه که فرایند تولید را مدیریت می کند، می باست در COGS مد نظر قرار گیرد.

به هر حال مباحث دیگری نیز در مورد روش هایی که دیوید برای تعیین هزینه هایی که می بایست در موجودی مد نظر قرار می گیرد به همراه بهترین روش برآورد، استفاده می کرد، وجود دارد. در پایان آن ها به این توافق رسیده اند که اعضای تحقیق و توسعه می بایست بر مبنای طرح دوم دیوید تغییر یابند.

نتایج مالی ماه بعد مناسب بود، اما رئیس شرکت گود گرین و مدیر مالی ارشد مشخص کردند که هزینه های اضافی در طی آخرین مرحله برای تکمیل پردازش محصول روی می دهد. بار دیگر دیوید به دنبال مقادیر دیگری رفت که می توانست به هزینه کالای فروخته شده انتقال یابد. در این زمان او به شناسایی هزینه های خرید و دریافتی پرداخت که از همان ابتدا در تحقیق و توسعه، و همچنین هزینه جا به جایی مواد داخلی مد نظر قرار می گرفت. این هزینه ها به نظر متناسب با بیانات تیم حسابداری SEC در طی مباحث دسته بندی گذشته بوده است. به این ترتیب، این هزینه ها به عنوان بخشی از هزینه تولید مد نظر قرار گرفته و به موجوی کالا و سپس به COGS انتقال می یافت زیرا محصولات تست شده در واقع به مشتریان فروخته می شد. اگرچه او تشخیص داد که بعضی از هزینه ها احتمالا در ارتباط با فعالیت تحقیق و توسعه بوده اند، دیوید مصمم بود که هزینه های دسته بندی شده تحقیق و توسعه برای موجودی / COGS کوچک و جزئی بوده است، به ویژه زمانی که محصولات جدید بیشتری تولید می شد.

دیوید دسته بندی های زیر را مطرح کرد

موجودی (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) 400000

هزینه تحقیق و توسعه (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) (نیاز به دانلود ترجمه) 400000

دیوید می بایست موارد تشویقی را، زمانی که تیم حسابداری موافقت می کرد که تغییرات متناسب با سیاست شرکت می باشد، در نظر می گرفت.

به طور خلاصه، طرح دیوید به طبقه بندی مجدد کل 1450000 دلار تحقیق و توسعه به COGS پرداخت. هزینه های دسته بندی شده نزدیک به 6.6% درامد قبل از تعیین مالیات بر درآمد بوده است. تحقیق و توسعه گزارش شده در کل به اندازه 8.55 میلیون دلار (4.3% از فروش)، به جای 10 میلیون دلار (5% از فروش) می باشد که بدون طبقه بندی ها نیز گزارش شده است.

نتیجه

در پایان سال، دیوید راضی بود که صورت مالی شرکت گود گرین اهداف داخلی را برای تحقیق و توسعه و هزینه تمام شده کالابراورده کرده است. او همچنین از این مورد احساس خوشحالی می کرد که محصولات جدید برای سه ماهه بعدی وارد بازار می گردند. او همچنین از نتایج بررسی عملکردش توسط ربکا، و ایمیل هلی تکمیلی که از رئیس شرکت دریافت می کرد، احساس رضایت داشت. او بر این عقیده بود که فعالیتش به عنوان عامل مثبتی برای او زمانی که برای ترفیع مقام در زمان بررسی عملکرد سالانه دوم مورد ارزیابی قرار می گیرد، باشد. تا آن زمان او نیمسال اول درسش را برای گرفتن مدرک ارشد به پایان می رساند. تا به حال، کلاس های او به خوبی برگذار می شد و او در انتظار کلاس های تجزیه تحلیل صورت حساب مالی نیمسال بعد می باشد. دیوید نسبتا نگران است که بودجه سال بعد اهداف تحقیق و توسعه سخت تری و به طور بلقوه هزینه های پایین تری را در بخش های هزینه احتمالی دنبال کند. او امیدوار است تا با چالش های جدیدی که با مسئولیت های جدیدش ایجاد می گردد، آمادگی داشته باشد.

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

دیوید بعد از اینکه صورت وضعیت های مالی حسابرسی منتشر شد به تعطیلات رفت. زمانی که او بر روی هواپیما نشست و آماده پرواز بود، او به گفتگویی که با ربکا داشت فکر کرد که از او خواسته بود تا راهی را پیدا کند تا به دسته بندی هزینه های تحقیق و توسعه برای هزینه تمام شده کالا بپردازد، زیرا آن حساب تحت بودجه بوده است. او به این می اندیشید که چقدر مشکل می باشد تا دستورالعمل های موثقی را در این مورد پیدا کند که چه مواردی می بایست یا نمی بایست در هزینه های تحقیق و توسعه یا هزینه تمام شده کالا قرار گیرند، و این بحث طولانی که کارکنان حسابداری مشارکتی در این قضیه داشته باشند که چه زمانی به ارزیابی هر طرح بپردازند. او به این می اندیشید که آیا دسته بندی مجدد به ارائه موقعیت مالی بهترپرداخته یا به آسانی هزینه ها را برای تامین انتظارات هیئت و وال استریت مد نظر قرار می دهد. او بیشتر در مورد این بداند که چه اتفاقاتی در شرکت های دیگر روی می دهد و چگونه تحلیل گران مالی دیگر و کارکنان حسابداری به ارزیابی تصمیماتی از این نوع می پردازند. خدمه پرواز این افکار او را با پرسیدن از او که کمربندش را ببندد ، قطع کردند. او این کار را انجام داد و سپس مجله اش را باز کرد و به این فکر کرد که زمانش فرار رسیده تا سفرش را آغاز کند.

پرسش های مورد بحث

لطفا پرسش های زیر را در این مورد پاسخ دهید. شما به پاسخ های صحیح دست می یابید. سپس نیاز به قضاوت برای تشریح پاسختان در مورد بسیاری از این پرسش ها دارید.

1- این مورد موقعیتی را نشان می دهد که نیازهای مدیران عملیاتی ( یعنی مدیرانی که مسئول پاسخ به نیاز رو به تغییر مشتریان می باشند و نتایج مالی مورد نظر شرکت در انطباق با هم نباشند.

a) مسئله کسب و کاری که شرکت در این مورد با ان مواجه است چیست؟ چرا گروه مدیریت تمرکزش را بر روی اقلام خط صورت درامدی قرار می دهد؟

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

c) آیا فکر می کنید که مدیریت می بایست زمان زیادی را بر روی ارائه اقلام هزینه در صورت حساب درآمد صرف کند؟ چه مواردی با تمرکز زیاد بر روی صورت حساب مالی بدست آمده یا از دست می رود؟

2. ربکا مسئول کنترل بوده و دارای سال های زیادی از تجربه با شرکت گود گرین می باشد.

a) چه اقدمات دیگری برای ربکا، مدیر مالی ارشد، و رئیس در دسترس می باشد؟

b) چرا فکر می کنید ربکا از دیوید خواست تا بررسی کند چه اقدامتی می تواند انجام گیرد تا محدودیت های بودجه را حل کند.

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.

a) انگیزه دیوید برای یافتن راه حلی برای مسئله گزارش تحقیق و توسعه چیست؟

b) چه اقدامات دیگری را دیوید می تواند انجام دهد؟

c. شرکت گود گرین با استفاده از LIFO, ارزش موجودی اش را مشخص می کند، و این گزینه ای می باشد که تحت اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری و نه استانداردهای بین المللی گزارش مالی (IFRS) موجود می باشد. اگر قانون مالیات ایالات متحده برای حذف گزینه LIFO تغییر یابد، روش اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری احتمالا از بین می رود. تاثیر احتمالی دسته بندی اطلاعات در صورتی که FIFO به جای LIFO مورد استفاده قرار گیرد، چه می باشد؟ در ارزیابی این مسئله می بایست نسبت دوره گردش موجودی متوسط صنایع را که تقریبا 5.0 می باشد، مد نظر قر ار دهید.

4 آیا معتقد هستید که طبقه بندی مجدد، باعث تخلف اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری برای شرکت های عمومی می گردد؟ منابع کافی را که از پاسخ تان حمایت می کند، نشان دهید؟

5. ارزیابی اخلاقی را انجام دهید که آیا ثبت اطلاعات به صورت مطرح شده، اخلاقی است یا غیراخلاقی؟ در ارزیابی تان می بایست انگیزه ها، اهداف، منافع سهامدار، ویژگی های اطلاعات ژورنال، و بسیاری از فاکتورهای دیگری که در نتیجه گیری تان مد نظر می باشد، مشخص گنید.

6. فرض کنید شرکت پروژه تحقیق و توسعه خود را در زمان مناسب تکمیل کرده، و پذیرش مصرف کننده محصولات جدید منجر به 10% افزایش در درآمد فروش شده است. آیا تغییرات نتایج مالی مناسب باعث تغییر کاربردهای منفی بلقوه دسته بندی ها می گردد؟

اگر این مورد در دسته های سطح بالا مورد استفاده قرار گیرد، پرسش زیر برای بالا بردن نیازهای پژوهشی به این مورد، اضافه می گردد.

FASB (2006) و IASB (2010) مشخصه های کیفی اطلاعات مالی مفید را در چارچوب مفهومی مورد نظرشان تعیین کردند. هیات استانداردگذاری موافقت کرد که ویژگی های بنیادین اطلاعات مفید، مرتبط بوده و دارای ارائه معتبر می باشند. اطلاعات مربوطه دارای ارزش پیش بینی و ارزش تایید بوده و منوط به رعایت جنبه های مهم می باشند. صورت حساب های مالی که ارائه معتبری از حقایق ضمنی می باشند، به صورت کامل، بی طرفانه و عاری از اشتباه می باشند. بالا بردن ویژگی های کیفیت مشخصات بنیادین عبارتند از قیاس پذیری، اثبات پذیری، بجا بودن، و قابل فهم بودن.

جهت مشاهده متن کامل، فایل ترجمه را دانلود نمایید.